روانشناسی دین

مطالب مربوط به روانشناسی (دفتر کار روانشناسی)

روانشناسی دین

مطالب مربوط به روانشناسی (دفتر کار روانشناسی)

مطالب مربوط به روانشناسی (دفتر کار روانشناسی)

کلمات کلیدی
بایگانی

۶ مطلب در آذر ۱۴۰۰ ثبت شده است

۲۷
آذر

♦️آرزو دارم سر آمپول‌ها نرم باشد!
( 5 ساله)


♦️خدایا! یک برادر تپل به من بده!!
( 7 ساله)

♦️خدایا! در این لحظه زیبا و عزیز از تو می‌خواهم که به پدر و مادر همه بچه‌های تالاسمی پول عطا کنی تا همه ما بتوانیم داروی "اکس جید" را بخیریم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شویم و در خواب شبانه‌یمان مانند بچه‌های سالم پروانه بگیریم و از کابوس سوزن رها شویم...


♦️خدایا! دست شما درد نکند ما شما را خیلی دوست داریم!
( 8 ساله)

♦️آرزو دارم بجای این که من به مدرسه بروم مادر و پدرم به مدرسه بروند. آن وقت آنها هم می‌فهمیدند که مدرسه رفتن چقدر سخت است و این قدر ایراد نمی‌گرفتند!
( 12 ساله)

خدایا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برویم، نرسیم. بعد برگردیم خانه با مامان و کیف چاشتم. پاهای من یک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقی (!) می‌خوان دعا می‌کنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود!
(4 ساله)

♦️خدایا! برام یک عروسک بده. خدایا! برای داداشم یک ماشین پلیس بده!
(مریم علیزاده / 6 ساله)

 

 خبرآنلاین
https://khabaronline.ir/newsمنبع/261631

  • کیوان سجادی
۲۵
آذر

نظر یونگ در مورد دین:
یونگ با تبارشناسی ذهن بر آن شده که دین ریشه در ناخودآگاه بشر داشته است. ناخودآگاه واقعیتی زنده و منشأ راهنمایی و اندرزی است که از هیچ منبع دیگر نمی توان یافت و انسان باید به آن گوش دهد.زبان دین زبان نمادهاست. انسان وقتی به فردیت تام خواهد رسید که خودآگاه و ناخودآگاه با هم متحد شوند و بشر ضمن تحقیق در طبیعت و استفاده از زبان علمی ، به ناخودآگاه خویش و زبان نمادها نیز روی آورد. دین همان وجدان امر قدسی است که در انسان حالتی از مراقبت و تذکر و توجه پدید می آورد. سمبلهای مذهبی که از رویاهای ابتدایی و تخیلهای قوی و خلاق ناشی شده ، از طریق ناخود آگاه جمعی منتقل شده و برای ما باقی مانده است.

دین در طبقات زیرین آسمانخراش تمدن بشری جای دارد و امری طبیعی است که به هر وسیله انسان آن را از خود براند باز به سرعت باز می گردد. اعتقادات دینی در بهداشت روانی، معنی بخشیدن به زندگی ، ایجاد آرامش ، تحمل مشقات و پدید آوردن انگیزه سهمی به سزا دارد، چیزی که از عهده نظریات علمی بر نمی آید.بحران تمدن جدید نیز از همین ناحیه است که روش علمی بر سنت اعتقادی و معنوی غلبه کرده است و جای خدا خالی است و همه چیز از راز تهی شده است و هیچ چیز مقدس نیست و صدایی نمی آید . رهبران روحانی نیز بیش از راز نمادها به فکر حفظ سازمانهای مذهبی خود بوده

منبع
مقصود فراستخواه ، دین و جامعه ، ص 157-156

  • کیوان سجادی
۲۴
آذر

نظر فروید در مورد دین:
جهل بشر به علت علمی پدیده ها و ترس او از آنها ، منشأ مذهب بوده است. مردمان با قیاس به نفس برای جهان ، جان و روحی انگاشته اند و خدا را بیافریده اند. نسلهای بعدی نیز ، به تقلید از پیشینیان او را پرستیده اند وانگهی مذهب از نظر روانی ، انعکاسی از عقده اودیپ ، و خدا پدر جهانی و سرپرست آسمانی است که انسان را همواره در کودکی و تحت قیمومیت نگه می دارد و اجازه نمی دهد از خانه پدری بیرون برود و به خویش و کار و کوشش و دانش و روش و عقلانیت خود تکیه کند. هنوز هم کسانی هستند که کودکانه در صدد احضار ارواح پدران خویش اند .

از نظر فروید کتب مذهبی پر از خرافات و تناقضهاست. وی با اینکه به نقش دین اذعان می کند و حتی می گوید چه خوب می شد این جهان آفریننده ای داشت و مرگ پایان زندگی محسوب نمی شد ، اما بر آن است که اولا اگر آرمانهای دینی دست یافتنی بود تا به امروز صورت می گرفت ثانیا روز به روز از نقش و کارکرد دین کاسته می شود و ثالثا زیانها و ناسودمندیهای دین از منافع آن کم نبوده است. روسای مذهبی چه فضایحی که به بار نیاورده اند و دین چه بسا نوعی وسواس ، دلهره ، حساسیت ، افسردگی ، اضطراب و اختلال شخصیتی ایجاد می کرده است. اصولا از دیدگاه فروید دین و ایمان استعداد آن را دارد که از حوزه تجربه شخصی و قلمرو خصوصی فراتر رفته و در جامعه برای همگان حالت دستوری پیدا کند و دخالت غیر عرفی کند.

منبع
مقصود فراستخواه ، دین و جامعه ، ص 157-156

  • کیوان سجادی
۲۱
آذر

نظر ویلیام جیمز در مورد دین:
تجربه دینی در انسان جدیت ایجاد می کند ، طمأنینه و امید پدید می آورد ، بر بیهودگی فایق می آید ، نوید و نشاط و رستگاری و شور و حرارت معنوی می دهد، و فداکاری و خویشتنداری را دلنشین می سازد، مانند آنچه در کتاب نیایش الکسیس کارل آمده است.

منبع
مقصود فراستخواه ، دین و جامعه ، ص 157-156

  • کیوان سجادی
۱۷
آذر

معرفی و بررسی فیلم فروید کمتر کسی را می‌توان یافت که به روانشناسی علاقمند باشد اما نام فروید را نشنیده باشد.👌😊 او نه تنها در مجامع علمی، در میان پزشکان، روانپزشکان، روانکاوان و روانشناسان، بلکه در میان عامه‌ی مردم ، با حداقل تحصیلات دانشگاهی، از هر رشته و گرایشی که باشند نیز شناخته شده است. داستان زندگی فروید از جایی است که او با پرسشگری و دیدگاه متفاوتش به مسائل حل نشده‌ی پزشکی دوران خود، قدم در مسیر علم می‌گذارد؛ اگرچه به شیوه‌ی خودش. 📺فیلم از جایی آغاز می‌شود که فروید به عنوان یک دانشجوی پزشکی در حال آموزش دیدن است، بیماری را تحت نظر دارد که مبتلا به «هیستری» است. هیستری: نوعی بیماری با مبنای بدنی نامشخص و علائمی متنوع. پزشکان تقریبا از شناسایی یا درمان این بیماری ناامید شده و پرونده‌ی آن را بسته‌اند اما فروید بر شناخت این بیماری پافشاری می‌کند پرسش های فروید: ایا این یک تمارض است؟ چطور می‌شود در تمارض آنقدر عضوی را فلج کرد که درد یک سوزن را احساس نکند؟ این نه یک بیماری بدنی است نه تمارض، نه بدنی در کار است نه رفتاری سطحی برای جلب توجه، چه چیزی این حالت را به وجود آورده است؟ چه «چیز» دیگری می‌تواند باشد؟ کشف «ناخودآگاه» یا «ناهشیار» مهم‌ترین حاصل این پرسش بود. آشنایی با ادیپ ادیپ» نامی است که فروید برای این داستان برگزید. ادیپ نام یک شخصیت اسطوره‌ای در یکی از افسانه‌های یونان باستان است؛ پسری که ندانسته پدر خود را می‌کشد و با مادرش ازدواج می‌کند و از او صاحب فرزند می‌شود و پس از اینکه موضوع را می‌فهمد خود را کور می‌کند، مادرش نیز خود را می‌کشد. اما این داستان شوم چگونه وارد ادبیات روانکاوی و موضوع درمان می‌شود؟ فروید معتقد بود این داستان برای همه‌ی انسان‌ها اتفاق می‌افتد؛ در خیالات کودکانه‌ی هر فرزند انسان رویای رسیدن به والد غیرهمجنس، تنها عشق حقیقی یک انسان، وجود دارد. والد همجنس در این میان مانعی است که همواره فرزند را ناکام می‌سازد و فرزند نیز خیال کشتن او و انتقام دارد. اصل ادیپ» بزرگ‌ترین علت تاختن دانشمندان و صاحب نظران آن زمان به فروید بود. فروید اما همچنان تأکید می‌کند:« برای دانستن حقیقت، مرزی وجود ندارد». بسیاری او را به سبب افکار متهورانه‌اش، منحرف و یاغی خواندند. جالب اینجاست که همانطور که در فیلم نیز مشاهده می‌کنیم، فروید در زندگی شخصی فردی کاملا بهنجار بود؛ تا آخر عمر با همسرش، مارتا، زندگی کرد و صاحب شش فرزند شد و به شدت بر اصول اخلاقی در کار تأکید داشت. فرویدگام‌هایی بلند و طاقت فرسا در راه شناختن آدمی برداشت و درهای بسیاری بر عمیق‌ترین وجوه آدمی گشود. نورهایی بر انسان تابانیند و ما را به فهمی آنچنان عمیق از خود رساند که تا به امروز کمتر کسی توانسته در جهان علم و در تحول اندیشه‌ی بشر همتای او باشد. 📺👌فیلم رو ببینید زیرا: تماشای این فیلم برای همه‌ی ما لازم است، چرا که همگی به درک و دریافت لحظاتی از تاریخ تحولمان و زیر و رو شدن فهم ما از خودمان، آنچه ما را شکل می‌دهد و سیر رسیدن به همه‌ی این‌ها، نیاز داریم. کما اینکه در طول تماشای فیلم بیننده بی‌آنکه خود بداند به تطبیق داستان‌ها با خاطرات خود و خودکاوی می‌پردازد و این همراهی لذت و جذبه‌ای انکار ناشدنی و عمیق ایجاد می‌کند.

  • کیوان سجادی
۰۹
آذر

این کودکان در پاسخ به سؤالات طرح شده درباره خدا، شکل، مکان و خصوصیات او، از نظر درک و بیان این مفاهیم ناتوان می باشند. تصور خام مادی و انسان گونه آنان از خدا را می توان در پاسخ ها دریافت. تعداد قابل توجهی ادعا کرده اندکه خدا را می توان دید و اکثریت کسانی که این ادعا را رد کرده اند دلایل خود را دوری آن ها از خدا و این که خدا در آسمان ها است، بیان داشته اند که این دلایل نشانگر قابل رؤیت بودن خدا در نزد آنان است.

وقتی از آن ها پرسیده شد که ” آیا با دوربین قوی می توان خدا را دید؟ ” بیش از نیمی از آنان پاسخ مثبت داده اند و بقیه نیز دلایل خود را در نداشتن دوربین یا بالاتر بودن خدا دانسته اند. پاسخ ها ی کودکان به این سؤال که ” آیا با سوار شدن بر موشک می توان خدا را دید؟ ” مشابه سؤال پیشین است که در مجموع تصور مادی و قابل رویت بودن خدا را می توان از آن نتیجه گرفت. ۹۰% آنان اگر چه در پاسخ به سؤال ” آیا خدا در همه جا هست؟ ” پاسخ مثبت داده اند، اما در پاسخ به این سؤال که ” آیا در جاهای خاص نیز هست؟ ” ۶۰% پاسخ منفی یا نمی دانم داده اند و این نشانگر ناتوانی و عدم ثبات ذهنی کودکان این مقطع سنی در اثبات آن چه اظهار می دارند، است.

منبع : آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد / مؤلف: ناصر باهنر

  • کیوان سجادی